چار دیوونه
بیشین چایی بیارم
دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, :: 17:1 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

نوعی بیماری روانیست که فرد را تحریک به باز کردن درب یخچال می‌کند،
در حالی‌ که نه تشنه است، نه گرسنه است و نه اصلا میداند که چه می‌خواهد
از علائم این بیماری این است که فرد از اتاقش خارج میشود
سرگردان راه آشپزخانه را در پیش می‌گیرد درب یخچال را باز می‌کند،
چیزی بر نمیدارد درب را می‌بندد
این بیماری به وفور در میان متولدین دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به چشم می‌خورد!

دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, :: 15:41 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺳﻢ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻛﺮﺩ . ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﭘﺎﻱ ﺗﺨﺘﻪ ﺭﻓﺖ ، ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺷﻌﺮ ﺑﻨﻲ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ ، ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ:

ﺑﻨﻲ ﺁﺩﻡ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮﻧﺪ

ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺯ ﻳﻚ ﮔﻮﻫﺮﻧﺪ

ﭼﻮ ﻋﻀﻮﻱ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ

ﺩﮔﺮ ﻋﻀﻮﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻗﺮﺍﺭ

ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻛﻪ ﺭﺳﻴﺪ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﺪ ،

ﻣﻌﻠﻢﮔﻔﺖ:

ﺑﻘﻴﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ! ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﮔﻔﺖ: ﻳﺎﺩﻡ ﻧﻤﻲ ﺁﻳﺪ ، ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﻳﻌﻨﻲﭼﻲ ؟

ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﺳﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻲ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻲ؟! ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ: ﺁﺧﺮ ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﻳﺾ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﻱ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ،ﭘﺪﺭﻡ ﺳﺨﺖ ﻛﺎﺭﻣﻴﻜﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﺎﻻﺳﺖ، ﻣﻦ
ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻫﻢ ﻭ ﻫﻮﺍﻱ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪﺑﺎﺷﻢ ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ،

ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ ﻫﻤﻴﻦ؟ !ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺭﻱ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﻱ ﺑﺎﻳﺪ ﺷﻌﺮ ﺭﻭ ﺣﻔﻆ ﻣﻴﻜﺮﺩﻱ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﻧﻤﻴﺸﻪ! ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ:

ﺗﻮ ﻛﺰ ﻣﺤﻨﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﻲ ﻏﻤﻲ

ﻧﺸﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺖ ﻧﻬﻨﺪ ﺁﺩﻣﻲ

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 21:49 ::  نويسنده : ღچـــــش سفیدღ

پدر گرامی! مباحثات به اصطلاح سیاسی شما با عباس آقا میوه فروش، ممکن بود به قیمت جاگذاشتن اینجانب بر روی یک گونی خیار گندیده تمام شود! به نظر بنده؛ شما به عنوان یک طرفدار دوآتشه برنامه های مبتذلی چون «باغ خاله شادونه» و «اخبار بیست و سی»، اصولا نباید ادعای شعور سیاسی داشته باشید!
بعد از این حادثه به این نتیجه رسیدم که سیب زمینی بودن مامان گلم در زمینه سیاست، بزرگترین شانس زندگی غیر سیاسی من بوده است!

خانوم مادر! جیغ زدن شما هنگام شناسایی اجسام داخل خانه توسط حس چشایی من، نه تنها کمکی به رشد فکری من نمی کنه، بلکه برای دبی شیر شما هم مضر است !!! لازم به ذکر است که سوسک هم یکی از اجسام داخل خانه محسوب می شود 

پدر محترم! هنگام دستچین کردن میوه، از دادن من به بغل اصغر آقای سبزی فروش خودداری نمایید. چشمهای تلسکوپی، گوشهای ماهواره ای و سیبیلهای دم الاغی اش مرا به یاد قرضهای شما می اندازد !مخصوصاً وقتی که چشمهای خود را گشاد کرده، و با تکان دادن سر و لبهایش " بول بول بول بول" می کند! زهرمار، درد، مرض، کوفت ! الهی کف شامپو تو چشت! شب بخوابی خواب بد ببینی ! جیش کنی تو شلوارت

مادر عزیز! سپردن شخص شخیص اینجانب، به دختر همسایه طبقه پایین، نقض آشکار کنوانسیون منع آزار کودکان بوده و قابل پیگیری در مجامع ذی صلاح می باشد!
نظر به اینکه؛ این وحشی بیابانی در غیاب شما و در اوج غلیان علاقه و محبت، اقدام به امر شنیع گاز گرفتن لپهای بی پناه بنده می نماید! تصور اینکه این لپهای صاب مرده، مثل لپهای سگ نفهم کارتون تام و جری آویزان شود، اصلا جالب نیست! اصلا!

پدر گرامی! این حجم از زی زی بودن شما لکه ننگی بر بیست هزار سال تاریخ پر افتخار زندگی ذکور است! مقایسه ابهت و جنم پدر بزرگ با زن ذلیلی شما، گاهی این توهم کذا را در ذهن آدم ایجاد می کند که؛ لابد نسل ما باید کهنه بچه هم بشوید!

مادر عزیز! بنابر اصل پایستگی شصت پا، هیچ انگشت شصت پایی با خورده شدن تمام نمی شود! پس لطفا کاسه داغتر از آش نشوید و اینقدر با جیغ و داد و اخ و تخ، اذهان عمومی و خصوصی را مشوش نکنید! خوردن انگشت پا یک مساله داخلی بوده و لزومی به رسانه ای شدن قضیه نیست!

پدر گرامی! کله صبح زمان مناسبی برای طرح بهانه «از صبح تا شب به خاطر یک لقمه نون سگ دو زدم!» نیست! بپر از سر کوچه یک قوطی شیر خشک بگیر! شیر خانومتان علیرغم عدم اعمال سهمیه بندی روی شیر، کفاف امورات ما را نمی کند!

مادر عزیز! هنگامی که فوران آلام و مصائب عمیق فلسفی و غیر فلسفی روح لطیف بنده، در قالب گریه بروز می کند، لفظ «وق نزن بچه!» تعبیر چندان زیبایی برای این دست احساست اهورایی نیست البته!
لااقل از گریه های شما در هنگام مشاهده فیلمهای بی مزه هندی معقولتر به نظر می رسد!

پدر گرامی! در تمام مدتی که شما در کمال محبت، بنده را «سرپایی» می گیرید، من شدیدا به این نکته فکر می کنم که ؛
«باید شاشید وسط این زندگی که آدم توی توالت هم نمی تونه تنها باشه!»

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 16:45 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

یک برنامه‌نویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامه‌نویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامه‌نویس دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش را نمی‌دانستید ۵ دلار به من بدهید. بعد شما از من یک سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من ۵ دلار به شما می‌دهم.
مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار، برنامه‌نویس پیشنهاد دیگرى داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید ۵ دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم ۵٠ دلار به شما می‌دهم. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با برنامه‌نویس بازى کند.

برنامه‌نویس نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نویس داد. حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود ۳ پا دارد و وقتى پائین می‌آید ۴ پا؟» برنامه‌نویس نگاه تعجب آمیزى کرد و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره آمریکا را هم جستجو کرد. باز هم چیز بدرد بخورى پیدا نکرد. سپس براى تمام
همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آنها در میان گذاشت و با یکى دو نفر هم گپ (chat) زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند.

بالاخره بعد از ۳ ساعت، مهندس را از خواب بیدار کرد و ۵٠ دلار به او داد. مهندس مودبانه ۵٠ دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد. برنامه‌نویس بعد از کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟» مهندس دوباره بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نویس داد و رویش را برگرداند و خوابید ...

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 16:40 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

رامبد کیف مدرسه را با عجله گوشه ای پرتاب کرد و بی درنگ به سمت قلک کوچکی که روی تاقچه بود ، رفت .
همه خستگی روزش را بر سر قلک بیچاره خالی کرد . پولهای خرد را که هنوز با تکه های قلک قاطی بود در جیبش ریخت و با سرعت از خانه خارج شد .
وارد مغازه شد . با ذوق گفت : ببخشید آقا ! یه کمربند می خواستم . آخه ، آخه فردا تولد پدرم هست ... .

مغازه دار میگه : به به . مبارک باشه . چه جوری باشه ؟ چرم یا معمولی ، مشکی یا قهوه ای ، ...
پسرک چند لحظه به فکر فرو رفت .
- فرقی نداره . فقط ... ، فقط دردش کم باشه !

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 16:28 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

کشیشی در اتوبوس نشسته بود که یک ولگرد مست و لایعقل سوار شد و کنار او نشست

مردک روزنامه ای باز کرد و مشغول خواندن شد و بعد از مدتی از کشیش پرسید

پدر روحانی روماتیسم از چی ایجاد میشود؟

کشیش هم موعظه را شروع کرد و گفت روماتیسم  حاصل مستی و میگساری و بی بند و باری است

مردک با حالت منفعل  دوباره سرش گرم روزنامه خودش شد

بعد کشیش از او پرسید  تو حالا چند وقت است که روماتیسم داری؟

مردک گفت من روماتیسم ندارم

اینجا نوشته است پاپ اعظم دچار روماتیسم بدی است

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 16:22 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

روزی یک زوج،بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.آنها در شهر مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی کوچکترین اختلافی با هم نداشتند.تو این مراسم سردبیرهای روزنامه های محلی هم جمع شده بودند تا علت مشهور بودنشون (راز خوشبختی شون رو) بفهمند.

سردبیر میگه:آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یه همچین چیزی چطور ممکنه؟

شوهره روزای ماه عسل رو بیاد میاره و میگه:بعد از ازدواج برای ماه عسل به شمیلا رفتیم،اونجا ...

برای اسب سواری هر دو،دو تا اسب مختلف انتخاب کردیم.اسبی که من انتخاب کرده بودم خیلی خوب بود ولی اسب همسرم به نظر یه کم سرکش بود.سر راهمون اون اسب ناگهان پرید و همسرم رو زین انداخت .

همسرم خودشو جمع و جور کرد و به پشت اسب زد و گفت :"این بار اولته" دوباره سوار اسب شد و به راه افتاد.بعد یه مدتی دوباره همون اتفاق افتاد این بار همسرم نگاهی با آرامش به اسب انداخت و گفت:"این دومین بارت" بعد بازم راه افتادیم .وقتی که اسب برای سومین بار همسرم رو انداخت خیلی با آرامش تفنگشو از کیف برداشت و با آرامش شلیک کرد و اونو کشت.

سر همسرم داد کشیدم و گفتم :"چیکار کردی روانی؟ حیوان بیچاره رو کشتی!دیونه شدی؟"

همسرم با خونسردی یه نگاهی به من کرد و گفت:"این بار اولت بود

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 16:20 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ
مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به او گفت :
- می خواهم ازدواج کنم . پدر خوشحال شد و پرسید :
- نام دختر چیست ؟ مرد جوان گفت :
- نامش سامانتا است و در محله ما زندگی می کند . پدر ناراحت شد . صورت در هم کشید و گفت :
- من متاسفم به جهت این حرف که می زنم . اما تو نمی توانی با این دختر ازدواج کنی چون او خواهر توست . خواهش می کنم از این موضوع چیزی به مادرت نگو . مرد جوان نام سه دختر دیگر را آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود . با ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت :
- مادر من می خواهم ازدواج کنم اما نام هر دختری را می آورم پدر می گوید که او خواهر توست ! و نباید به تو بگویم . مادرش لبخند زد و گفت :
- نگران نباش پسرم . تو با هریک از این دخترها که خواستی می توانی ازدواج کنی . چون تو پسر او نیستی . . . !
چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 16:13 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

در افسانه ها آمده روزي که خداوند جهان را آفريد فرشتگان مقرب را به بارگاه
خود فرا خواند و از آنها خواست تا براي پنهان کردن راز زندگي پيشنهاد بدهند∙
يکي از فرشتگان به پروردگار گفت:خداوندا آنرا در زير زمين مدفون کن∙
فرشته ديگري گفت آن را در زير درياها قرار بده∙
و سومي گفت راز زندگي را در کوهها قرار بده∙
ولي خداوند فرمود اگر من بخواهم به گفته هاي شما عمل کنم فقط تعداد
کمي از بندگانم قادر خواهند بود آن را بيابند در حالي که من مي خواهم راز
زندگي در دسترس همه بندگانم باشد∙
در اين هنگام يکي از فرشتگان گفت فهميدم کجاهي خداي مهربان راز
زندگي را در قلب بندگانت قرار بده زيرا هيچ کس به اين فکر نمي افتد که
براي پيدا کردن آن بايد به قلب و درون خودش نگاه کند∙
و خداوند اين فکر را پسنديد∙
 

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 15:16 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ
رتبه اول رو تو درس خوندنم داشتم که یهو
 

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

یه نفرو دیدم دلم به تاپ تاپ افتاد
 

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

نیگاش کن چی بود جوووون
 

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

ما زیاد باهم از این کارا میکردیم
 

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

خر شدم براش کادو این شکلی خریدم
 

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

کادومو که گرفت جو زده شدم
 

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

ما هر شب با هم زر میزدیم..البته اون زر میزد و منم گوش میدادم

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

وقتی همکارام من و اونو توی اداره دیدن اینجوری نگاه میکردن 
 

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

و منم اینجوری بهشون جواب میدادم 
 

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

اما روز ولنتانک!! اون یه گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه 
 

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

و من ضد حال خوردم

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

بعدش اینجوری شدم 
 

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

احساس من اینجوری بود 

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com 

بعدم که.. 

پدر عاشقی بسوزه که من را به این روز انداخت !!! ( تصویری) - http://funnycat.blogfa.com
چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 15:6 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 15:5 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

به سلامتی اون پسرایی که برا روز ولنتاین باید یه گونی عروسک بخرن
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
حالا به سلامتی اون دخترایی که توی این روز نمیدونن سر کدوم قرار برن....
ما هم که کلأ نمیدونیم ولنتاین چیه :| خوردنیه فک کنم :|

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 14:54 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

پسر باید :
ته ریش داشته باشه، پرایدم داشته باشه
پوستش برنزه باشه، پرایدم داشته باشه
موهاشم کوتاه باشه، پرایدم داشته باشه
پیرهن مردوونه بپووشه، پرایدم داشته باشه
... بو ادکلنش همه جارو برداره،پرایدم داشته باشه
آستینشو تا آرنج بزنه بالا، پرایدم داشته باشه
ابروهاش رو بر نداره، پرایدم داشته باشه
دماغش عملی نباشه، پرایدم داشته باشه
قدش هم انقد بلندتر از دووس دخترش باشه
که وقتی دختره میخواد بووسش کنه
بره روو پراید پسره تا بتونه بووسش کنه
پسر باید پراید داشته باشه، پراید ... !!!
میفهمی ؟؟؟ پـــــــــــرایــــــد :| !!

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 14:52 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

مدیرعامل سایپا دلیل افزایش قیمت پراید را گران شدن
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
حلب روغن اعلام کرد و شرکت قو را مقصر اصلی آن دانست

 

شـایـد بـاورتـون نشـه ولــــی دیــروز سـوار یـه پـرایـد شـدم! Smile)

 

پراید رسید به زانتیا

مهدی بیا،مهدی بیا!

 

تعریف از خود نباشه ولی بابام
.
.
.
.
.
.
.
چیه؟فکر کردی میخام بگم پراید داره؟
نه جانم!...
بابام منو خییییلی دوست داره!!

 

 

آیا نگران پراید خود هستید؟ آیا میترسید خطی روی آن بنشیند ؟ آیا نگران تمیزی ماشینتان هستید؟ خوب نگرانیتون خیلی بجاست منم بودم نگران میشدم کم الکی که نیست پرایده
 

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 14:24 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ
دیروز تو تاکسی بودیم رانندهه رفت بنزین بزنه با یه راننده دیگه دعواش شد

 
یارو به راننده ما گفت “تومسافرکشی؟ تو عـَـــــن کشی…

 
ما چارتا تو ماشین :|

 
فقط نمیدونم این بغل دستی من چرا ، تا وقتی که برسیم همش به افق خیره بود

 

 

 
‎+18
.
..
.
.
.
.
دنبال چی میگردی منحرف؟!؟!؟!؟
قیمت پراید رو اعلام کردم.
در ضمن عمم سالمه اما با اون کاری نداشته باشید.
 
 
 
پسر : پدر ، من به دوست دخترم چی هدیه بدم ؟

 
پدر : دوست دخترت چه شکلیه ؟!!!

 
پسر : ماه ، عسل ، پنجه آفتاب ، خوشگل ، زیبا ، عالی و البته دوست داشتنی ♥ ♥
... ...
پدر : شماره ی منو بهش بده !
 
 
 
تا میای " توبه " کنی شرایطِ یه گناهِ تُپل فراهم میشه !

 
 
 
یکی از فانتزیام اینه که برم آکادمی گوگوش موقع خوندن نتونم خودمو کنترل کنم و گریه کنم.گوگوش هم احساساتی بشه دستاشو باز کنه بگه بیا بغلم منم برم جلو بابک سعیدی رو بغل کنم گوگوش ضایع بشه.:)

 

یه دوس دخترم نداریم که وقتی میریم خونشون مامانش واسه جفتمون اسپند دود کنه و افتخار کنه دخترش همچین دوس پسر لامصّبی داره!

 

هر کاری میکنم این ولنتاینی یه دعوا راه بندازم بدتر میاد سمتم :|Smile)

 

دقت کردین وقتی دوتا کلید شبیه به هم داری ، هیچوقت اولین کلید ، کلید درست نیست ؟

 

میدونید اگه هایده خدابیامرز الان زنده بود و توپارسی بلاک بود چی میخوند ؟؟ بزن لایک که امشب باز دلم از دنیا گرفته... بزن لایک و بزن لایک!!!!!

 

 

سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 20:8 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

نشستم پشت کامپیوتر تنهایی حالشو میبرم …. یهو یکی میاد تو میشینه کنارم ….باید براش از اول تا آخر پیدایش کامپیوتر رو براش توضیح بدی …. تازه تو هر سایتی هستی باید عکساشو ببینه … عه ! اون چی بود !؟ این چیه !؟ بزن ببینیم چیه ! لاغری در ده دقیقه !؟ اینجا چی نوشته !؟ اونجا چی نوشته !؟ ینی آدم میخواد مانیتور رو از پهنا بکنه تو حلقش

سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 20:4 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

یونانی ها دروغگو هستند ولی خود سقراط هم یونانیه پس دروغ میگه که یونانی ها دروغ میگن !
پس یونانیها راستگو هستند و سقراط هم که یک یونانیه پس راستگوست !
پس راست میگه که یونانیها دروغگو هستند پس ؟؟؟
آخر یونانیها دروغگواند یا راستگو ؟؟؟

سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 19:59 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

پسر یه اشتباه میکنه
دختر سرش داد میزنه
پسر بعد معذرت خواهی میکنه

دختر یه اشتباهی میکنه
پسر سرش داد میزنه
دختر میزنه زیر گریه

بازم پسر معذرت خواهی میکنه:)

سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 19:48 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

مکالمه دو پسر : پسر اول: چقدر خپل شدی مرتیکه … شبیه خرسای قطبی شدی الاغ…. کمتر بخور ، از صبح تا شب مثل گاو آت و آشغال میخوری معلومه انقدر دایره میشی دیگه … پسر دوم : خفه شو عوضی. حرف تو زر مفت هم نیست ( محکم تر شدن دوستی بین دو پسر و تموم شدن مکالمه با خنده )

مکالمه دو دختر : دختر اول: خوشگلم یه مقدار تپل شدی ولی بهت میاد عزیزم … دختر دوم: تو هم دماغت بعد عمل یه ذره زیادی کوچیک شده ولی بازم خوشگلی نانازم ( از فردای روز مکالمه هیچ رابطه ای بین دو دختر مشاهده نشده)

سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 19:47 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

مصارف جعبه یکبار مصرف پنیر تو خونه
۱- خود پنیر
۲- قالب یخ
۳- جا قرصی
۴- جامدادی
۵ – جا ادویه
۶ – پیمانه برنج
۷ – نگهداری رب
۸ – نگهداری پیاز داغ
– جا صابونی
۱۰ – کاسه حمام
۱۱ – تفاله گیر ظرف شویی
۱۲ – تحویل به بازیافت

و در پایان افسوس خوردن که:
خره حیف بودا میشد هنوز ازش استفاده کرد.

سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 19:33 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

دقت کردین !؟

وقتی دعواتون با یکی تمام میشه تازه کلی جواب های دندون شکن به ذهنتون میرسه !

 

دقت کردین:

یک سری از کارهای اداری هست که هیچ وقت لازم نیست خود آدم انجامشان بدهد. اطرافیان زحمت اش را می کشند. یکی از آن کارها گرفتن شناسنامه آدم است، دیگری هم باطل کردن اش!

  

یارو توی کوه داشته قدم میزده یه زمرد پیدا کرده به وزن یازده و نیم کیلوگرم!اونوخ من یه بیست و پنش تومنی توی خیابون دیدم خم شدم وردارم خـِشتـَکم جر خورد

  

دقت کردین اگه انگشتت با تبر قطع شه، دردش کمتره تا اینکه با کاغذ بریده بشه؟؟

 

با فک و فامیل ، نشستیم اسم و فامیل بازی کردیم ،

دائیم برای میوه با “ی” نوشته ” یه کیلو خیار ” !!!!!

همچین هم اصرار میکنه درسته که آدم شک میکنه حتما راست میگه …..

 

ما به یکی گفتیم خدا به زمین گرم بزنتت ،

نام برده الان روی شن های سواحل آنتالیا داره آفتاب میگیره .فک کنم سوتفاهم شده با خدا !!!

 

بابا! تورو خدا این ناف رو یه جور قیچی کنید که بعدش گود نشه همش آشغال بره توش!
با تشکر از جراحان محترم!

 

 

این دبستانى هایى که تو هفته دو روز تعطیلن،

اگه پس فردا بیان زِر زِر کنن که ما نسل سوخته ایم و اینا،

جورى با پشت دست بزنید تو دهنشون که دیگه نتونند بلند بشن …!!

 

 

وقتی یه دختری یه پسری رو دوست داره هیچ کسی از این موضوع خبر نداره به جز خود دختره

ولی وقتی یه پسری عاشق یه دختری میشه همه ازین موضوع خبر دارن به جز خود دختره

 

دقت کردین !؟

دل میگه آره، تجربه میگه خفه…!

 

یکی از چالش های بزرگی که در کودکی فراروی ِ من بودُ باهاش درگیر بودم

این بود که چه جوری “فریبرز عرب‌نیا” و “ابوالفضل پور‌عرب” رُ از هم تفکیک کنم !!!

 

یکی از لحظه های خیلی ضایع ، وقتیه که میری دسشویی کارتو میکنی بعد میبینی آب قطه !

 

شمام عادت دارین عین من اینقدر یه آهنگی رو گوش کنین تا کهیر بزنین و اسهال بگیرین؟

 

دقت کردین ؟

دو ساعت پشت تلفن معطلی که گوشی رو برداره، تا میایی خمیازه بکشی یارو میگه الو!

 

دقت کردین وقتی توی خونه بی کار هم هستید،از نظر پدرو مادرتون

بچه های همسایه یا بچه های فامیل بهتر از شما بیکار هستند!!!

سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 19:24 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

چندسال پیش یک روز جلوی تلویزیون دراز کشیده بودم، فوتبال نگاه می کردم و تخمه می خوردم.

ناگهان پدرو مادر و آبجی بزرگ و خان داداش سرم هوار شدند و فریاد زدند که:« ای عزب! ناقص! بدبخت! بی عرضه! بی مسئولیت! پاشو برو زن بگیر ».

رفتم خواستگاری ؛ دختر پرسید: « مدرک تحصیلی ات چیست »؟ گفتم:« دیپلم تمام »!

گفت:« بی سواد! امل! بی کلاس!پاشوبرو دانشگاه ».

رفتم چهار سال دانشگاه لیسانس گرفتم ……برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ پدر دختر پرسید:« خدمت رفته ای »؟

گفتم:« هنوز نه »؛ گفت:« مردنشده نامرد! بزدل! ترسو! سوسول! بچه ننه! پاشو برو سربازی ».

رفتم دو سال خدمت سربازی را انجام دادم برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ مادر دختر پرسید:« شغلت چیست »؟

گفتم: « فعلا کار گیر نیاوردم »؛ گفت:« بی کار! بی عار! انگل اجتماع! علاف! پاشو برو سر کار ».

رفتم کار پیدا کنم؛ گفتند:« سابقه کار می خواهیم »؛ رفتم سابقه کار جور کنم؛ گفتند:« باید کار کرده باشی تا سابقه کار بدهیم ».

دوباره رفتم کار کنم؛ گفتند: « باید سابقه کار داشته باشی تا کار بدهیم».

برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم: « رفتم کار کنم گفتند سابقه کار، رفتم سابقه کار جور کنم گفتند باید کار کرده باشی ». گفتند:« برو جایی که سابقه کار نخواهد ».

رفتم جایی که سابقه کار نخواستند. گفتند:« باید متاهل باشی ».

برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم:« رفتم جایی که سابقه کار نخواستندگفتند باید متاهل باشی ».

گفتند:« باید کار داشته باشی تا بگذاریم متاهل شوی ».
رفتم؛ گفتم:«باید کار داشته باشم تا متاهل بشوم».
گفتند:« باید متاهل باشی تا به توکار بدهیم ».

برگشتم؛ رفتم نیم کیلو تخمه خریدم دوباره دراز کشیدم جلوی تلویزیون و فوتبال نگاه کردم!

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 22:43 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ
یا از من پولدارترن که بهشون میگم مال مردم خور یا بی پول ترن که بهشون میگم گدا گشنه

یا بهتر از من کار میکنن که بهشون میگم خایه مال یا کمتر کار میکنن  که بهشون میگم خایه مال

یا از من سرسخت ترن  که بهشون میگم کله خر یا  بی خیال ترن که بهشون میگم ببو

یا از من هوشیارترن که بهشون میگم فضول یا ساده ترن که بهشون میگم هالــو

یا از منخایه مال ترن که بهشون میگم کس خل یا از من محتاط ترن که بهشون میگم بی خایه

یا از من دست و دل باز ترن که بهشون میگم ولخرج یا اهل حساب و کتابن که بهشون میگم چس خور

یا از من بزرگترن که بهشون میگم گنده بگ یا کوچیکترن که بهشون میگم فسقلی

یا از من مردم دار ترن که بهشون میگم بوقلمون صفت یا رو راست ترن که بهشون میگم احمق

خدا رو شکر که بقیه ی ایرانیا مثل من فکر نمیکنن والا معلوم نیست مملکتمون به چه روزی می افتاد !

 
دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 15:41 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

آیا عدالت با برابری مساوی است

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 15:10 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

پسر در حال دویدن

...  دووووممم ترق (صدای زمین خوردن) رفیق پسر: اوه اوه شاسکول چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ

پاشو گمشو! (شپلخخخخخ "صدای پس گردنی")

یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب!

یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ!

 

دختر در حال راه رفتن...

دوفففففففک (زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)

رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟

وااااااااااای...

یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟

یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتونو بدین به من!

من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین

پیاده برین...

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 15:2 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

خانمی به آشپز خانه رفت و دید همسرش با یک مگس کش اینطرف و آنطرف میچرخد.
پرسید : چیکار میکنی؟
همسرش پاسخ داد : مگس شکار میکنم!
-آه چند تا کشتی؟
-پنج تا، سه مذکر و دو مونث!!
همسرش با تحیر پرسید : چجوری جنسیت شونو فهمیدی؟ شوهرش گفت : آخه سه تاشون روی شیشه خالی آبجو بودن و دو تا روی تلفن!!

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 14:57 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ
مرد در حالى که داشت روزنامه می‌خواند رو به زنش کرد و گفت: در روزنامه نوشته بررسیهایى که به عمل آمده نشان می‌دهد زنها روزانه ۳۰,۰۰۰ کلمه حرف می‌زنند در حالى که این میزان در مورد مردها فقط ١٥٠٠٠ کلمه است.
زن گفت: علتش این است که ما باید هر چیز را دوبار تکرار کنیم تا مردها بفهمند.
مرد گفت: چی؟!!

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 14:47 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

ﻫﺮ ﻏﻠـﻄﯽ ﺭﻭ ﺍﻧـﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ،
ﺍﺳﻤـﺶ ” ﭘﺎﻳـﻪ ﺑـﻮﺩﻥ ” ﻧﻴـﺴﺖ
ﺧـَـﺮﻳـَﺘـﻪ !

 

 

تولد انسان همانند روشن شدن کبریتی است

و مرگش خاموشی آن

بنگر در این فاصله چه کردی

گرما بخشیدی ؟

یا سوزاندی . . . ؟

 

بزرگترین عبادت

لبخند به پسرک کفاشی است

که نان آور خانه است

که به جای کیف قاپی

کفش آدم های پولداری را برق می زند . . .

 

در مسابقه بین موش و گربه معمولا موش برنده است

زیرا گربه برای غذا میجنگد و موش برای زندگی

نتیجه اخلاقی :

ترس از دست دادن همیشه بهتر از میل به افزایش است . . .

 

همیشه به قلبت توجه کن

بااینکه سمت چپه ، اما همیشه راست میگه . . .

 

کلید همه کارها صبر است

شما جوجه را با صبر کردن از تخم مرغ به دست آورید، نه با شکستن آن.

 

نادان را از هر طرفی بنویسید نادان است . . .

 

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 14:46 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

اینایی که کسی از کاراشون سردرنمیاره،
اینایی که کاراشونو همیشه ساکت و آروم انجام میدن،
اینایی که عشقشون لباس مشکیه،
اینایی که دلشون نمیاد وقتی که خوابی بیدارت کنن،
اینایی که روزا براشون بی معنی شده و شبا فقط کار میکنن،
اینایی که با دیواره خونه ها یه دنیا خاطره دارن،
اینا رو خیلی زیاد مواظبشون باشید،
این لامصبا دزدن !

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 14:36 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

مامانم باهام لج کرده میگه از بس هر دختری نشونت دادیم یه ایرادی گرفتی
اگه دختر مورد علاقت پیدا شد اسید میپاشم روش !
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
یکی‌ از فانتزیام اینه که یکی‌ واسم یه جعبه بزرگ کادو بیاره و توش
یه جعبه کوچکتر باشه و همین روند ادامه پیدا کنه و آخرش برسه
به سویچ پورشه یامثلا لامبورگینی !
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
دو تا پسربچه ۴ و ۹ ساله تو فامیلمون داشتن دعوا میکردن
یعنی داداش بزرگه داشت کوچکه رو کتک میزد ؛ من رفتم پا در میونی کردم
و کوچیکه رو نجات دادم بعدش همون کوچولوه بهم فوش میده میگه
به تو چه داداشمه ؟؟؟ صلاحمو میدونه داره تربیتم میکنه  !
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
یعنی فقط تنها در صورتی بوی ادکلن ماندگاره که بوش بد باشه !
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
یادش بخیرچقد اسکل بودم!
نیم ساعت دست به سینه مینشستم تا مبصر اسمم روجزءخوبها بنویسه!
بعدم معلم میومدبدون توجه به اسم ها تخته روپاک میکرد!
وچقداسکل تر بودم که زنگ بعدی هم دست به سینه مینشستم !
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
امروز از سرکار برگشتم خونه میبینم همه باهام سنگینن
هیشکی تحویلم نمیگیره ، الان فهمیدم دیشب مادرم خواب دیده من بدون
اجازشون ازدواج کردم …
اصن دقت که میکنم خدارو شاکرم رام داده خونه !
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
خودم رو کشتم رفتم مهندسی رباتیک گرفتم
فامیلمون برگشته میگه عقربه بزرگه ساعت خونه مون افتاده ، می تونی جا بندازیش !؟
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
به مامانم میگم من شام بیرون میخورم ، هوس فست فود کردم …
میگه نمیخواد ، فردا شب هوس کن !
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
با داداشم رفتیم بوتیک اون جنسی که می خواستم نبود
به فروشنده میگم ببخشید ما یه دور بزنیم برمیگردیم …
دادشم برگشته به فروشنده میگه :
دروغ میگه از صبح به ده نفر دیگه هم همینو گفته ، شما منتظر ما نباشین !
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
خواهر زادم (پنج سالشه) بهم میگه : دلم برات تنگ شده …
ازش می پرسم : دلت برای من تنگ شده یا موبایلم ؟
میگه : هم موبایلت هم کامپیوترت !
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
دماغمو عمل کردم
آوردنم خونه ، بابام هی میاد تو اتاقم میگه حیف نبود اون گرز دزد ترسون منو دادی رفت ؟

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 14:27 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!

 

اعتراف می کنم وقتی داداشم دو ماهش بود خندون رفتم تو آشپزخونه، مامانم گفت نارنگیتو خوردی؟ گفتم آره، تازه به آرشم دادم!
بیچاره مامانم بدو بدو رفت نارنگی رو از حلقش کشید بیرون!

 

اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یوهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووونبلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت.گفتم منم همینطور.گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا..حمتاً..از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش..به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم!

 

 اعتراف می کنم یه بار پسر همسایه چهارسالمونو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چطوری؟
دیدم بچهه تحویلم نگرفت باباهه خندید
اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چقد بزرگ شده!
مامان گفت نوید کیه؟
گفتم: پسر آقای …
گفت اون اسمش پارساست اسم باباش نویده

 

چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود … بهش اس ام اس(!) زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!!

 

اعتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده …ازون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام:امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کودوم وسیله ها دست زد؟
بیشترم به دریچه کولر شک داشتم

یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:, :: 21:18 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

دختر بودن یعنی تمام عمر پای آینه بودن!

دختر بودن یعنی پنکک زدن به جای صورت شستن!

دختر بودن یعنی كله قند و لی لی لی لی ...

دختر بودن یعنی پس این چایی چی شد؟؟!

دختر بودن یعنی الگوی خیاطی وسط مجله های درپیت

دختر بودن یعنی همونی باشی كه مادر و خاله و عمه ت هستن

دختر بودن یعنی انتظار خاستگار مایه دار!

دختر بودن یعنی چرا خونه اونقد کثیفه ؟؟!

دختر بودن یعنی دختر و چه به رانندگی؟ تو باید ماشین ظرفشویی برونی !

دختر بودن یعنی باید فیلم مورد علاقه تو ول كنی پاشی چایی بریزی!

دختر بودن یعنی نخواستن و خواسته شدن!

دختر بودن یعنی حق هر چیزی رو فقط وقتی داری كه تو عقدنامه نوشته باشه!

دختر بودن یعنی شنیدی شوهر سیمین واسه ش یه سرویس طلا خریده 12 میلیون؟

دختر بودن یعنی اجازه گرفتن واسه هرچی ، حتی نفس كشیدن !!

دختر بودن یعنی وا یعنی چی کتکت میزنه مگه کم تو خونه از بابات خوردی..برو سر خونه زندگیت..مردم حرف در نیارن !!! ...

 

دختر بودن یعنی ببخشید میشه جزوه تونو ببینم؟!

دختر بودن یعنی به به خانوم خوشگل....هزار ماشالااااااا...

دختر بودن یعنی برو تو ، دم در وای نستا!

دختر بودن یعنی لباست 4 متر و نیم پارچه ببره!

دختر بودن یعنی خوب به سلامتی لیسانس هم كه گرفتی دیگه باید شوهرت بدیم!

دختر بودن یعنی كجا داری میری؟!

دختر بودن یعنی تو نمیخواد بری اونجا ، من خودم میرم!

دختر بودن یعنی كی بود بهت زنگ زد؟! با كی حرف میزدی؟! گوشیت و بده ببینم !

دختر بودن یعنی خیلی خودسر شدی!

دختر بودن یعنی اول ناموس پدر و برادر بعد هم ناموس شوهر !

دختر بودن یعنی
با لباس سفید اومدن با کفن رفتن !

دختر بودن یعنی
چون پیر شدم میخواد طلاقم بده رفته صیغه کرده !

دختر بودن یعنی فقط میتونی معشوق باشی..عاشق شدن هرگز !

یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:, :: 21:16 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

وقتی دخترا دور هم خلوت میکنند!!!!
۱- وای این انگشتر رو کی خریده ؟ چقدر قشنگه !!!!!
۲- وای الهام جون نبودی امروز من با اون پسره قرار داشتم . اینقدر با هم حرفزدیم . حتی اسم بچه هامون هم انتخاب کردیم
۳- من خیلی دلم میخواد آی دی این پسره رو بدست بیارم تا باهاش چت کنم .
۴- امروز یه پسره خوشتیپ و با کلاس توی دانشگاهمون اومده بود . هر چی عشوه و ناز کردم براش تحویلم نگرفت . مگه من خوشکل نیستم
۵- سارا دیدی چه
پسره مودبی توی فروشگاه بود . حتی توی صورتمون هم نگاه نکرد . خیلی پسره سر به زیری بود من که دلم پیشش گیر کرده
۶- مینا دختر با خودت چیکار کردی . چرا این همه چاق شدی . حالا باید بری بدن سازی اندامت رو بسوزونی تا این لباسهای تنگی که گرفتی اندازه ی تنت بشه
۷- راستی شیلا امشب میایی خونه ی ما . امشب جشن تولد منه . حتما بیا . چون میخواهیم کلی برقصیم!!!!

 
یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:, :: 20:59 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

وقتی پسرا دور هم خلوت میکنند!!!!
۱- ای رامین بدبخت دلت بسوزه همون دختری که به تو نخ نمیداد من رفتم شمارشو گرفتم
۲- من بدجوری عاشقش شدم . اگه این خوشکله با من دوست بشه من همه ی دوست دخترهام رو کنار میگذارم
۳- بچه ها این دختره رو دیدین که مانتو صورتی میپوشه و یه عینک آفتابی هم میزنه . وقتی هم که توی دانشگاه راه میره هیچکی رو تحویل نمیگیره . باید حالشو بگیریم
۴- ما اینیم دیگه بالاخره شماره رو دادیم به دختره
۵- بچه ها من میخونم شماها دست بزنید ... امشب خونمون بعله برونه ..امشب خونمون
عشق و جنونه ...
۶- بر و بچ جاتون خالی امروز رفتیم کافی نت یه رومی رو به گند کشیدیم!!!

یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:, :: 20:57 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

1- همیشه 3 یا 4 تا خواستگار دکتر و مهندس دارن

2- همشون میگن به هیچ پسری اطمینان ندارن اما

با 10.000 تا پسر دوستن.

3-همشون قبل از اینکه باهات دوست بشن BF

(دوست پسر ) نداشتن هیچ وقت.

4- BF شون مال خودشونه اما خودشون

مال همه هستن.

5- همشون از دم خالی بندن.

6- هیچ وقت روز تولدت یادشون نیست.

7- خیلی اتفاقی وقتی باهاشون دوست

میشی 4 روز بعدش تولدشونه.

8- همیشه کیف پولشون رو تو خونه جا گذاشتن.

9- همیشه فوق تخصص آرایش زننده دارن از این

آرایشایی که وقتی می بینی حالت به هم میخوره.

10- همه ی پسرای دنیا رو نگاه می کنن اما نباید

BF شون حتی یک دختر غریبه رو هم ببینه.

یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:, :: 20:53 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ
استفراغ چیست ؟

نوعی سونو گرافی فوق پیشرفته که فقط در فیلمهای ایرانی جواب میدهد

و ضریب اشتباهی ندارد کلا !

حتما شخص مورد نظر حامله است !

.

.

.

یه ناشناس
اس ام اس داده میگم “شما؟”

می‌گه “دوس داری کی باشم؟”

می‌گم ناتالی پورتمن!

ولی اگه به شانس منه که داداش حسین رضازاده‌ای !

.

.

.

در زندگی هر انسانی چیز هایی هست که به‌‌ خودش هم مربوط نیست

چه رسد به‌‌ شما دوست عزیز!

.

.

.

یه عده هم هستن که تا ما On میشیم، Off میشن

عزیزم خودتو اذیت نکن ، منم حوصله تورو ندارم!

.

.

.

میازار موری که دانه کش است!

در مورد مورچه ای که دانه همراه اش نیست فتوایی صادر نشده!

می توانید بیازارید

.

.

.

از نظر دکترها همه چی یا سرطانزاست

یا احتمال ابتلا به سرطانو چل و پنج درصد کاهش میده!

.

.

.

مژده مژده !

با ارسال یک پیامک خالی به شماره‌ی بنده

از مزاحمت تلفنی رایگان بهرمند شوید !

 

یکی هست که کتونیش مصداق بارز صلاح کشتار جمعیه

اما ما به صورت صلح آمیز با بوی گندش پشه میکشیم!

.

.

.

مهندسی معکوس !

سر سفره دیدم غذا خیلی شور شده به مامان گفتم چرا اینقد غذا بی نمکه ؟

گفت اتفاقا من کلی نمک خالی کردم تو غذا

گفتم هاااااا !

اگه الان میگفتم غذات شوره میگفتی ما اصلا یه ماهه نمک نداریم تو خونه !

خواستم خودت اعتراف کنی!
 
یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:, :: 20:42 ::  نويسنده : ღزبــون درازღ

یه سری کار که دخترها نمی توانند انجام دهند!

 

۱- چیزی در مورد ماشین فهمیدن ، البته به جز رنگش

۲- درک مضمون اصلی یک فیلم هنری

۳- ۲۴ ساعت رو بدون فرستادن sms زندگی کردن

۴- بلند کردن چیزی

۵- پرتاب کردن

۶- پارک کردن

۷- خواندن نقشه

۸- دزدی کردن از بانک

۹- آرام و ساکت جایی نشستن

۱۰- بیلیارد بازی کردن

۱۱- پول شام رو حساب کردن

۱۲- مشاجره کردن بدون داد کشیدن

۱۳- مواخذه شدن بدون گریه کردن

۱۴- رد شدن از جلوی مغازه کفش فروشی

۱۵- نظر ندادن در مورد لباس یک غریبه

۱۶- کمتر از بیست دقیقه داخل یک دستشویی بودن

۱۷- دنده ماشین را با انگشت عوض کردن

۱۸- راه انداختن درست یک ویدئو

۱۹- تماشای یک فیلم جنگی

۲۰- انتخاب سریع یک فیلم

۲۱- ایستاده جیش کردن

۲۲- ندیدن فیلم هندی

۲۳- غیبت نکردن

۲۴- فحش ناموسی دادن

۲۵- نرقصیدن موقع شنیدن یک آهنگ شاد

۲۶- آرایش نکردن

۲۷- لاک نزدن

۲۸- صحبت نکردن وقتی که باید ساکت باشن

۲۹- سیگار برگ و یا چپق کشیدن

۳۰- درک کردن شوهر وقتی اعصابش خورده

۳۱- گریه کردن بدون آبریزش بینی

۳۲- غذا پختن بدون تماشای تلویزیون

۳۳- تماشای اخبار و خوندن روزنامه

۳۴- نق نزدن

۳۵- لگد زدن

۳۶- از سن بیست و پنج سالگی رد شدن

۳۷- اخ تف کردن

۳۹- خواستگاری رفتن

۴۰- از همه مهمتر موارد بالا رو قبول کردن

اگه تونستی قبول کنی اینارو...

عكس العمل دخترها وقتي واسشون شارژ ميفرستي:
هزار توماني= وای مرسي عزيزم
دو هزار توماني= واي؛وای مرسي گلم؛فدات شم
پنج هزار توماني=وای ،قربونت برم؛عجيجم؛نفسم؛عقشم
ده هزار توماني=واي مرسي نفسم؛قربوووونت بشم؛عمرم؛گل نازم؛كجايي بغلت كنم اصلا بوست کنم ، بندازمت رو تخت .. + 18
بيست هزار توماني=نه ديگه؛هيشكي ديگه اينقدر احمق نشده كه شارژ بيست هزار توماني بفرسته!

جمعه 20 بهمن 1391برچسب:, :: 20:32 ::  نويسنده : ღمارمولکღ

1.یکی از کارایی که به من اعتماد به نفس میده اینه که:پسووردم رو سریع وارد کنم و در عین حال درست هم باشه.خخخخخخخخخخ

2.تا حالا دقت کردید به جای اینکه از کارت های عضو در شبکه بانکی برای خرید و فروش استفاده کنیم میتوانیم با آن ها درز های لپتابمان را تمیز کنیم؟؟؟؟

3.دیروز دیدم که پشت یه ماشینی نوشته بود:"به هرکی دل بستم فرداش بهم گفت شارژ داری برام بفرستی؟"

4.یه قانونی هست که میگه:همیشه یه آهنگی تو پلیلیستت هست که همیشه ازش رد میشی اما هیچ وقت گوشش نمیدی!!!!!!!

5.یکی از مهیج ترین کار های آقایون تماشا کردن پارک دوبل خانم ها هست!!!!!!!!!!!

6.یکی از سرگرمی های من اینه که توی جمع هدفون میزارم اما چیزی گوش نمیدم به جاش به این گوش میدم که بقیه دربارم چی میگن

7.دقت کردین لب آدما هیچ وقت تبخال نمیزنه مگر اینکه 24 ساعت بعدش عروسی یا مهمونی دعوت باشی؟؟؟

8.از پسره پرسیدم با کدوم browserبا اینترنت کار میکنی؟ اکسپلورر،فایرفاکس،سافاری،؟گفت :با همونی که اولش گوگل باز میکنه

9.دقت کردین وقتی کباب میخوریم 90 درصد حواسمون به اینه که با هم تمومشون کنیم!!!!!!!!

10.دقت کردین وقتی حقیقت رو میدونین کوش کردن به دروغ های اون طرف چه قدر حال داره؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!

11.مامانم:پسرمون شام نخورده..........خاک بر سرم .........معتاده

بابام:حتما رفته با این دخترا یه چیزی کوفت کرده دیگه ...................آخه چرا هیچ کی نمیگه کن کوکو سبزی دوست ندارم!!!!!!!!!

پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, :: 21:40 ::  نويسنده : ღمارمولکღ

یه روز پسره میره لوازم التحریر فروشی میپرسه:ببخشید آقا......از این کارت هایی که روشون نوشته ((عشق منی))دارید؟؟؟؟؟؟

مرده میگه :بله..

پسره 10 هزار تومن رو میز میزاره و میگه:میشه لطفا 10 تا بدید؟؟؟؟؟؟عجله دارم.!!!!

درباره وبلاگ


این وب مجهز به دوربین مدار بسته میباشد اومدی تو نظر یادت نره ✖ ◄▼►◄▼►▲◄▼►▲◄▼ دست به سینه بشین می خوام حرف بزنم! باید این چیزا رو بدونی: اینجا چاردیواری اختیاریه ! هر جور رفتار کنی همون جوری هم جواب میگیری ! ●●· هر روز شادتر از دیروزیم ✿✿✿ ◄▼►◄▼►▲◄▼►▲◄▼ ✖ نظر خصوصی ممنوع ✖ ✖ ورود هر بی جنبه ممنوع!!:D ✖ ✖ ورود افرادی که میخندی بهشونــ پرروو میشـــن ممنوع:D ✖ ✖هر کسی و که دلم بخواد لینک میکنمــــ✖ ✖ج کامت هارو مدیریت وبلاگ میده.✖ ◄▼►◄▼►▲◄▼►▲◄▼ ●●•مسلط به دو زبان زنـده دنیا : 1) زبون آدمـــــــــــــی زاد✔ 2) زبون نفــــــــــــهمی✔ با تشکر ღچـــــش سفیدღ
آخرین مطالب
پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 35
بازدید کل : 95784
تعداد مطالب : 203
تعداد نظرات : 67
تعداد آنلاین : 1